منوي اصلي
درباره وبلاگ
آرشيو
مرداد 1401
خرداد 1399 ارديبهشت 1399 اسفند 1398 بهمن 1398 آذر 1397 مرداد 1397 آذر 1396 آبان 1396 مهر 1396 شهريور 1396 مرداد 1396 تير 1396 مهر 1395 مرداد 1395 خرداد 1393 ارديبهشت 1393 فروردين 1393 شهريور 1390
نويسندگان
پيوندها
زیباترین سایت ایرانی
جدید ترین سرویس وبلاگ زیبا ترین قالب های وبلاگ نازترین سایت ایرانی MAR-LGRP2-OVS 9.1.0.363 سروان چت delangizchatt ♔ فازسنگین ♕ دل موزیک asdqmnc تقدیم به تنها عشقم به هیچ خبری ... دختری از جنس باران فروش نقاشی و نمد دانلود رمان Mr.hiden ابزار وبلاگ behrooz مطالب اختصاصی پایه نهم filmmovie I Love Islam... mohands_mosavi tarannom2002 film فیلم همه چیز از همه جا filmnewss بهار فیلم دوبله topnob javad0037 میلادوفرشته عکس hkhoda1010.m badoomtalkh .khodiha بروز فیلم filmnewss مدل لباس خرید بک لینک hamechibama fcartoon عشق و تنفر leilajoon 15-yohooo nafas عکس دو نفره تنها shahrood42 films-new farzane10 غریبه ها tehrannmusic دلنوشته متن هایی برای هیچ... منتظران مهدی nana11 fawtx چشم ابی آرشیو98 dina1396 man_dadashim harfhayeyekdel /reddodo /harfhayeyekdel hamrahe-akhar /namberone visitt عشق واقعی 2 و 2 lovename mohammadvamona bahal77 asheghaneha93 mylife_meysam herbalsalviacreams tanha eshg0098 مـــن و شمـــاها dokhtaraketanha عاشق تنها داستان های عاشقانه واقعی داستان های عاشقانه واقعی ali75reza lovegoal شاعر تنها bia2ok blakroz taabligh mina2640 atiye01 biriya_raha berangesourati noestemna sadafjo0n dehkade.khande hishishis ده هاتي ها arezoomusic golnazcht VAMPIRE GIRL dizniland fatemehjoon22 skyroz dokhmalha ch.iranian93 dreamlike ma2nafar92 panasonik gandomake bia2plus zahralove mohajer3353 jessica-alpa haniye haniye bita038 hate78 kasspian paradiselove imamreza79 anos dokhtarestan rahimaraz moongirls sokot-eshgh vivi emo-vampirer anahita2014 taksetareyeman hasdi love-love75 nosy-girl feelglass girlclassk غریبه ی آشنا skoot820 love من و تنهايي کیت اگزوز زنون قوی چراغ لیزری دوچرخه تبادل لینک هوشمند
پيوندهاي روزانه
indiamovie
کیت اگزوز ریموت دار برقی
ارسال هوایی بار از چین
خرید از علی اکسپرس
قیمت پرده اسکرین
تشک طبی فنری
کاشی سازی
آرشیو پیوندهای روزانه
كدهاي اضافه
خبرنامه وب سایت: آمار وب سایت:
طراح قالب
|
درد دل (
<-PostCategory-> )
مي گويند عشق نعمتي است كه از طرف خداوند به انسان هديه داده شده است پس چرا بايد بين دو مرغ عشق جدايي درست كرد كه يك سمت زندان ليلي و در سمت ديگر مجنون و يك جلاد وسط آن ها كه حتي حق نداشته باشند همديگه نگاه كنند .
باز باران بي ترانه ، بي ترانه ، بي هواي عاشقانه بي نواي عارفانه ، در سكوت ضالمانه
گرم از دست برخيزد كه باد دلدار بنشينم زجام وصل مي نوشم ز باغ عيش چينم
شراب تلخي صوفي سوز بنيادم بخواهد برد لبم بر لب نه اي ساقي و بستان جان شيرينم
مگر ديوانه خواهم شد در اين سودا كه شب تا روز سخن با ماه مي گويم پري در خواب مي بينم
لب شكر به مستان داد و چشمت مي به ميخواران منم كز غايت حرمان نه با آنم نه با اينم
چو هر خاكي كه باد آورد فيضي برد از انعامت ز حال بنده ياد آورد كه خدمتكار ديرينم
نه هر كو نقش نظمي زد كلامش دلپذير افتد تذور طرفه من گيرم كه چلاك است شاهينم
اگر باور نمي داري روز از صورتگر چين پرس كه ماني نسخه مي خواهد ز نوك كلك مشكينم
وفاداري حق و گويي نه كار هر كسي باشد غلام آصف ثاني جلال الحق و الدينم
رموز مستي و رندي ز من بشنو از واعظ كه با جام و قدح هر دم نديدم ماه و پروينم
جز نقش تو در نظر نيامد ما را جز كوي تو رهگذر نيامد ما را
خواب ارچه خوش آمد همه را عهدت حقا كه به چشم در نيامد ما را
بر گير شراب طرب انگيز و بيا پنهان ز رقيب سفله بستيز و بيا
مشنو سخن خصم كه بنشين و مرو بشنو ز من اين نكته كه برخيز و بيا
ز سه نفر هرگز متنفر نباش مــردم می پرسند :
هنوز منتظری بیادو یاره تو شه...! طــــوفانی ام می کــــنی
با چشم هایی که آرام تـــر از آرامش است می نویسم با خون خود در آسمان
میان رنگهای باغ هستی دختره به دوس پسرش میگه: یادت باشه تا خودت نخوای هیـچ کس نمیتونه زندگیتو خراب کنه ! یادت باشه که آرامش
رو باید تو وجود خودت پیدا کنی! یادت باشه خدا همیشه مواظبته!یادت باشه همیشه ته
قلبت یه جایی برای بخشیدن آدما بگذاری ..
گوش كن برات خوبه 1.منتظر هیچ دستی در هیچ جای این دنیا نباش...اشکهایت را با دستهای خودت پاک کن ؛همه رهگذرند!
2.زبان استخوانی ندارد اما آنقدر قوی هست که بتواند قلبی را بشکند،مراقب حرفهايمان باشيم! 3.به کسانی که پشت سر شما حرف میزنند بی اعتنا باشید،آنها به همانجا تعلق دارند،یعنی دقیقاپشت سر شما!
4.گاهی در حذف شدن كسي از زندگيتان حكمتي نهفته است. اينقدر اصرار به برگشتنش نکنید! 5.آدما مثل عکس هستن،زیادی که بزرگشون کنی کیفیتشون میاد پایین! 6.زندگی کوتاه نیست،مشکل اینجاست که ما زندگی را دیر شروع میکنیم! دردهایت را دورت نچین که دیوارشوند، زیرپایت بچین که پله شوند… هیچوقت نگران فردایت نباش، خدای دیروز و امروزت،فرداهم هست… ما اولين دفعه است که تجربه بندگي داريم ولى اوقرنهاست که خداست فرداهایت قشنگ... از سه نفر هرگز متنفر نباش در زبان انگلیسی واژه های : خدایا از من دلگیر نشو
هروقت گریه میکنم سبک میشوم
چند وقتیست با لب هایی کبود سر می کنم سردی بو سه هایت... کبودی لب هایم بی شک هنگامی که نوازشم می کردی آرام تر آرام بی خبر از هیزم های نیمه سوخته ی احسام بودی نوازشم کن عاقبت کبودی های بدنم هیزم های احساس را تا انتها خواهد سوزاند نوازشم کن...
با زهم حوادث در روزنامه چهره ای آشنا در میان قربانیان عشق تیتراژ سیاه است اما اندوه نگاه قربانی ها سیاه تر پکی محکم به سیگارش زد چهره ای را آشنا یافته روزنامه را بر روی نیمکت گذاشت و رفت پرونده مقتومه است قاضی خود او بود... مترسک به پرستو ای دلبسته بود چشمان براقش...پرهای خوشرنگش...آوای او دل مترسک را ربوده بود با دستانی باز روزی را انتظار می کشید که بتواند پرستو را در آغوش گیرد ولی اینک پرستو به جایی دیگر کوچ کرده مترسک محزون است طنین قارقار کلاغ ها روحش را خراش می دهند دلش آوایی دیگر می خواهد آه مترسک برای چه آغوش گشوده ای؟ پرستو معرفت ندارد او کوچ خواهد کرد به چه دل بسته ای؟دست هایت را پایین بینداز...لباس پاره پاره،صورت زمخت و دندان های نخ نمایت پرستو را رام خود نخواهد کرد...وجودت برای هراسانیدن است به هراس دیگران اکتفا کن مترسک اشکی برای ریختن ندارد گه گاهی که باران می گیرد سیل اشک مسیر گونه اش را می پیماید مترسک می داند پرستو هرگز باز نخواهد گشت اما بی دلیل دستانش را هنوز که هنوز هست پس از گذشت سالیان به همان حالت نگه داشته واین در حالیست که در نگاهش تنها یک چیز هوایداست و آن حسرت است... منم ان یک زن تنها با قلبی شکسته منم با باری سنگین بر دوش که کمرم را شکسته منم با غمی سنگین در دل که وجودم را متلاشی کرده منم با بغضی بزرگ در گلو که نفسم را بند اورده منم ان یک زن تنها که زمستان غم انگیز زندگی اش هرگز رنگ بهار به خود نمی گیرد منم ان یک زن تنها که دریایی در دیده دارم منم ان یک زن تنها در کوچه پس کوچه های این شهر وحشی من همان زنم که اینک دیگران چون کالایی بنجول به او می نگرند منم ان یک زن تنها که اشکش از بی وفایی یار رنگ خون به خود گرفته من همانم که ز بس گریه کرده سرمه ی چشمش ریخته منم ان یک زن تنها که سنگینی اه لب هایش کمر دنیا را خم کرده منم ان یک زن تنها که گویی خنده با لب هایش قهر کرده منم ان یک زن تنها که ضجه هایش اشک سنگ را در می اورد اری من هویتی دارم به اسم زن... زنی که اوازه ی تنهایی اش در بوق و کرنا هم پیچیده اگر زنی تنها باشد منم ان یک زن تنها من یک کلام آخر را با بغض فریاد زدم خداحافظ و با صدای دور شدن قدم هایت به دنبالت در کوچه تنها دویدم نمی دانم آیا هنگام رفتنت اشکی چکاندی برایم یا نه اما من با با دیدگانی تار به رفتنت نگریستم نمی دانم قلبت را پیشم جا گذاشتی یا نه اما تو بار فتنت تمام وجودم را با خود بردی نمی دانم گه گاهی یادی ز من کردی یا نه اما من لحظه ای نبود که خیالم به سویت پر نکشد هنوز هم به یاد دارم آن روز اخر را که باران اشک هایم را می شست نمی دانم هنوز هم همانند گذشته شیفته ی چشمانم هستی یا نه اما من هرگز راهی برای رهایی از زندان چشمانت نیافتم آه کجا برم چال کنم این همه خاطره را؟ در همان کوچه ؟در قبلی که زیر پایت ترک برداشت و شکست؟در نگاه سردو و عاری از احساست؟ من واهمه ندارم از دیده شدن اشک هایم واهمه دارم از دیدن تو دست در دست دیگری واهمه دارم از روزی که قلبت مرا از یاد برده باشد واهمه دارم از تنها بودن و یاری نداشتن چه کنم با این همه بغض که گلویم را در مشت خود فشرده؟بشکنمش یا فرو خورم؟ چه کنم با این سیل بی انتها که بر پهنای صورتم جاریست؟ چه کنم با این لبخند های مثل مرگ تلخ که لب هایم را سیاه کرده؟ هنوز هم هر روز با بغض رو به عکست فریاد می زنم خداحافظ و به دنبالت در کوچه تنها می دوم و در خیالم شانه های پهنت را می بینم که سر دیگری بر روی آن است آه چه کنم؟چه کنم با این همه ندانستن و دم نزدن؟ اه مگر نه اینکه من عزادارم؟ پس دیگر این همه رنگ و لعاب برای چیست؟ برای جشن گرفتن با خاکستر های آرزوهای سوخته ام؟ این سرمه ی لعنتی زیر چشمانم چه می کند؟ این همه سرخاب و سفیداب برای پنهان کردن رنگم که مثل گچ دیوار است؟ این ماتیک برای پنهان کردن لرزش لب هایم است؟ این همه مخفی کاری برای چیست؟ بگذارید ببیند با من چه کرده! مادر پاک کن آرایش صورتم را...دیگر کسی نیست که آنگونه شیفته نگاهم کند خسته ام از این همه تظاهر چشمان گریانم را پنهان کردم اما چگونه این دله لت و پار شده ام را مخفی کنم؟ به من نگویید سکوت کن دل من فریاد می خواهد گلویم می سوزد از بس بغضم را قورت دادم چرا دارید مرا گول می زنید؟ منکه می دانم دیگر بر نمی گردد مادر در آغوش بگیر جسم بیمارم را...دلم آغوشی امن می خواهد به من نگویید پاک کن اشک هایت را دلم بارانی می خواهد بر سنگ قبرش من به بغضم شکستن را آموختم اما چگونه به چشمانم ندیدنش را بیاموزم؟ مرا به جایی سرد ببرید...بلکه بتوانم آتش وجودم را که خرمن خرمن می سوزاندتم خاموش کنم مرا به جایی خلوت ببرید... بلکه بتوانم با چشمانی تر به قصه ی دلدادگی ام خاتمه بدهم آه مادر پاک کن آرایش صورتم را...دیگر کسی نیست که آنگونه شیفته نگاهم کند... شاید چشمان من هم رنگ دریا نبود اما دلی داشتم که وسعتش کم تر از آن نبود. شاید موهایم روشنایی آفتاب را نداشت اما نگاهم از هر خورشیدی سوزان تر بود. رفتن او مثل دیگران نبود... او در حالی در را بر رویم بست و مرا در اتاق خالی تنها گذاشت که من همرا با داد و هوار ضجه می زدم و او را خیانت کار میخواندم و او همچون سنگی تنها به من زل زده بود. من او را از خانه ام بیرون کردم و همزمان با صدای بسته شدن در صدای شکستن تارو پودم را شنیدم. من از او توضیح می خواستم اما او مهر سکوت بر لبش را نشکست. حال من در این اتاق خالی سرگردان دنبال دله تیکه پاره ام می گردم که او با خودش برد. کاش ساعت شنی شیشه ی عمر زمان را می شکست و باز دستانش در دستانم بود.صدای پای حسرت ها سوهانی می شود بر روح زخمی ام.من قادر به فراموش کردنت نیستم این را می دانم در حالی که تو مرا میان این چهار ستون آجری تنها گذاشتی. نه تو مرا محکم در آغوش کشیدی و موهایم را بوسیدی و نه من دستانم را بر گردنت حلقه کردم و بوییدمت.کاش می شد تو هم مثل بقیه در گوشم زمزمه می کردی زود خواهم آمد و سوار قطار شوی و من..آه و من دنبال قطار بدوم و چشمان مشکی ام را بارانی کنم. سارا گریه نکن...او رفته...او عاشقی بود که لوندی های دیگری او را از تو دور کرد.مهم نیست که ناخواسته بود خودت می دانی خیانت در قلبت جایی ندارد. بزار با همان دخترک مو بور ایکیری خوش باشد و تو به دنبال قلبت بگرد. او بهت گفته بود در نبودش ضجه نزن...پس تو هم ساکت بنشین و به ستون های خانه که قاب عکس های او به آن آویخته شده بنگر.
من نه قادر به فراموش کردنت هستم و نه قادر به دوباره راه دادن تو در دل کوچکم.
مترسک از جنس چوب بود که گونی ای کثیف و پاره پاره به او پوشانده بودند لب هیش همیشه به لبخندی مضحک که دندان های نخ نمایش را نشان می داد زینت داده شده بود او مهربان بود اما هرگز کسی نتوانست قلبش را ببیند کلاغ ها هم دیگر با او دوست نبودند.گاهی با او لج می کردند و موهایش را می کشیدند گاهی هم برای مدت طولانی ترکش می کردند. مترسک از تنهایی اش رنج می برد.او با صدای بلند فریاد شکایت سر میداد اما هرگز صدایش به گوش کسی نرسید.گاهی پنهانی در خلوتش اشک میریخت ولی آن لبخند سرد هیچ وقت خود را پس نزد و دیگران از همین لخند پنداشتند که مترسک از زندگی اش راضیست. مترسک چاره ای نداشت...دیگران از پیش این لبخند مصنوعی را بر صورتش حک کرده بودند بدون آنکه بدانند از سردی اش صورت مترسک ترک برداشته. او پیر تر و پیرتر میشد و هنگام مرگ زیر لب زمزمه کرد:اسمم را می گذارم الهه ی تاریکی تا هنگامی که می میرم یادگاری از من بماند. مترسک نیاز به استراحت داشت اما همچنان مثل چوب سر جایش ماند.بوی گند جنازه اش همه جا میپیچید اما نمی دانم چرا کسی این بو را حس نکرد! مترسک مهربان مرد ولی هرگز ناقوس های مرگ به احترامش به صدا در نیامدند! خماری من از نزدن کک نیست از دوری توست بوی دود تنم بوی سیگار نیست بوی بی وفایی هایم هست مستی من برای سر کشیدن بطری مشروب نیست برای غم از دست دادن توست که عقل را از سرم پرانده اه...دیگر مستی هم دوای دردم نیست لعنت به تو سارا و ان چشم هایت که اشک را بر چشم دیگری نشاندی چه بی صبرانه در عالم خود انتظار مهر لب هایت را بر پیشانی اش کشید چه بی رحمانه او را در انتظار لب های تبدارت سوزاندی بهتر نیست دهانت را ببندی و شعار ندهی؟ هر دفعه از بی وفایی دم زدی...اما اینک نوبت کیست؟ در تنهایی ات هر دم اسمش شعله کشید بر روی لب هایت هر دم با یاد خاطراتش اشک امد بر چشمانت اما دیگر او نیست... و الهه ی تاریکی ماند با دنیایی حسرت چه فریبت داد لعنتی؟ موهای بلوند؟ ماتیک لب ها؟ لاک ناخن ها؟ من در حال سقوطم ...جاذبه ی سیاهی اس پیک مرا درون خود میکشد در حالی که حکم دل است! پس چرا اس حکم دست من نیست؟ اه من چقدر احمقم...موهای بلوند, ماتیک لب ها,لاک ناخن ها, دل حاکم را از من ربود پس چرا سایه ی سیاه غلیط دور چشمان مشکی ام را نمیبینی؟ چرا تار های سفید موهایم را میان انبوه پرهای کلاغ نمیبینی؟ این ها نتوانست فریب دهد؟ چرا روزه ی کلام گرفته ای؟ هاه چه اسان توانست با عشوه هایش دلت را تصاحب کند...لعنت
گـــــــــــــــــــــــاهی... يه پسرايي هستن که... یکی از نشونه های تصمیم درست اینه که باب میل آدم نباشه ! قدیما ظرف یکبار مصرف نبود، دختر همسایه دوبار میومد، مهم اینه که دل آدم پاک باشه! گاهی نه گریه آرامت میکند و نه خنده اجازه هست که عشقتو،توکوچه هادادبزنم؟ خدایا من دلم قرصه کسی غیر از تو با من نیست *خیالت از زمین راحت که حتی روز، روشن نیست *کسی اینجا نمی بینه که دنیا زیر چشماته *یه عمره یادمون رفته زمین دار مکافاته *فراموشم شده گاهی که این پایین چه هاکردم *که روزی باید از اینجا......... یادت باشه عزیزم،دوست دارم همیشه زندگی آرام است،مثل آرامش یک خواب بلند رو ساحل سرخ دلت اسم کسی رو حک نکن می دانم که از هم دوریم و میانمان فاصله است. میدانم بین من و تو دیواریست به بلندای آسمان اما برای با هم بودن نیازی در کنار هم بودن نیست تو یادم کنی و نکنی من به یادت هستم.همانقدر که دلهایمان پیش هم باشد کافیست. بگذار فاصله ها خود را به این جدایی ها دلخوش کنند وقتی دلهایمان با هم است خیالی نیست. ا زمانیکه به عمق واقعی انسانها پی نبرده ای ا تمـام مـداد رنگـی هـای دنـیا ﯿﮕﻦ ﺷﺒﺎﻳﻰ ﻛﻪ ﺧﻮﺍﺑﺖ ﻧﻤﻴﺒﺮﻩ ﻳﻜﻰ ﺩﺍﺭﻩ ﺑـــﺎ ﺩﻗــﺖ ﻧـﯿـﮕــﺎﻡ ﮐـﻨـﯿﻦ
ﻫــﯿـﭻ ﮐـﺪﻭﻣـﺘـﻮﻥ ﻓـﮑﺮ ﻧـﻤﯿــﮑﻨـﯿﻦ ﻣــﻦ ﻫـﻤـﻮﻥ ﻧــﯿـﻤﻪ ﮔــﻤـﺸـﺪﺗـﻮﻥ ﺑﺎﺷﻢ؟ : | واقعا خاک تو سرتون فک نمیکنید :| اصن فکرم میکنید:|
يكي از شباهتهاي اكثر خانومها اينه كه طرز تهيه انواع استيك و ژيگو رو از برنامه آشپزي دنبال مي كنن آبریزش بینی دارم رفتم داروخونه قرص ضد حساسیت بگیرم ...... رفتی برو گلم فقط از کنار برو قاطی ادما نشی دوباره خودتو گم کنی {-7-}
ﻭﻗﺘﯽ ﻣﻦ ﻣـﺮﺩﻡ;ﺭﻭﯼ ﺳﻨﮓ ﻗﺒﺮﻡ ﺑﻨﻮﯾﺴﯿﺪ : ﺧـــــﯿﻠﯽ ﺩﻟﺶ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺧــــﯿﻠﯽ ﺟﺎﻫﺎ ﺑﺮﺳﺪ |: . . . ﺍﻣﺎ ﺧﺒﺮ ﻣﺮﮔﺶ ﻫﻤﺶ ﺗﻮ اینترنت ﺑﻮﺩ |: بــه بــعـــضــیــا بـایــد گــفــت شــمــایــی کــه تــا دورت شــلــوغ مــیــشــه جَــــو مــیــگــیـــرتـــــت حــواســت بــاشــه تـــنــها کـــه شــدی بــغــض نــگــیــرتــت ؟
برای بعضی دردها نه میتوان گریه کرد
نه می توان فریاد زد!!برای بعضی دردها, فقط می توان نگاه کرد وبی صدا شکست..!! . . . برای همه خوب باش. آنکه فهمید همیشه کنارت خواهدماند وآنکس که نفهمیدروزی دلش برای خوبیهایت تنگ میشود... . هموار باش که راه باشی برای همه هرچند له شوی و فراموشت کنند به نامردی نامردان قسم جانا که نامردی سلامتی اون پسری که رفت توپارک به دوس دخترش اس دادگفت :کجایی؟ مراازیاد بردآخر
یادش بخیر من بودم و تو
خودم را قـــاب کردم
اگر عقل امروزم را داشتم
به ســـــلامتی اوناییکه ..
دوستی های امروزی......
مورد توجه آقايان ازمزایای دختربودن
وقتی عاشقش شدم که دیدم کسانی که پشت سرمن حرف میزنن
عاشقتونم که اینقدر درگیر منید هیس!!!!!!
هیچی نگو صدای تورا بادهم نباید بشنود تمام وجود تو مال من است مردم می گویند حسودم تو می گویی دیوانه ام اما من عاشقم!!!!! دوستت دارم ای مرد
حرف هایم را بفهم اگر چه خط خطی است بهتر از این بلد نیستم من همینم!!! امی و بی سواد.... تو هم مثل من باش کج و کوله بنویس اما.... اما دوستم داشته باش! عشق چيز عجيبي است
وقتی که ما ایرانیا میخوایم کسی رو ستایش کنیم؛
کـــــــآش تــو تقــــویــــمـ کاش همه یاد بگیریم : نظرات شما عزیزان:
تاحالا اخر وبلاگت نیومده بودم این پستت عالیه عجقم
آدامس ها جزو بزرگترین اساتید هستند
از کودکیمان تلاش می کنند به ما بفهمانند ” هیچ شیرینی ای ماندگار نیست “
بازگرد ای خاطرات کودکی / بر سوار اسبهای چوبکی
خاطرات کودکی زیباترند / یادگاران کهن ماناترند درسهای سال اول ساده بود / آب را بابا به سارا داده بود درس پند آموز روباه و خروس / روبه مکار و دزد و چاپلوس روز مهمانی کوکب خانم است / سفره پر از بوی نان گندم است کاکلی گنجشککی باهوش بود / فیل نادانی برایش موش بود باوجود سوز و سرمای شدید / ریزعلی پیراهن از تن می درید تا درون نیمکت جا می شدیم / ما پر از تصمیم کبری می شدیم پاک کن هایی ز پاکی داشتیم / یک تراش سرخ لاکی داشتیم کیفمان چفتی به رنگ زرد داشت / دوشمان از حلقه هایش درد داشت گرمی دستانمان از آه بود / برگ دفترها به رنگ کاه بود همکلاسی های درد و رنج و کار / بچه های جامه های وصله دار بچه های دکه سیگار سرد / کودکان کوچک اما مرد مرد کاش هرگز زنگ تفریحی نبود / جمع بودن بود و تفریقی نبود کاش می شد باز کوچک می شدیم / لااقل یک روز کودک می شدیم یاد آن آموزگار ساده پوش / یاد آن گچ ها که بودش روی دوش ای معلم نام و هم یادت بخیر / یاد درس آب و بابایت بخیر ای دبستانی ترین احساس من / بازگرد این مشق ها را خط بزن.ممنون پاسخ: قشنگ بود
مطالبتون رو خوندم
حرف دل بودن بعضی هاشون درد بعضی هاشون درمان بعضی ها هم امید درسته دنیا عوض شده آدما عوضش کردن ولی هنوز خیلیا دل به عوضی شدن ندادن وآدم موندن یکیش خودتون ممنون برادرخوبم از توصیه هات شادم کردی ممنون که به فکر خواهرهات و فساد جامعه هستی خدانگهدارتون باشه یاحق
راسی قالبمم باز عوضیدم
نمیدونم چرا خره ی قالب گرفتم جدیدن خخخخخخخخ
سلاااااااااااااااااام
داداشی تو نمیدونی چرا چن وخته نمیدونم آپ کنم؟؟؟ اخه هر پست جدیدی ک میزارم میره انتهای وبلاگ ب جای اینکه بیاد اولش قبلن اینطوری نبودا همه تنظیمات رو هم چک کردم. نمیدونم چشه داره دیوونم میکنه mahya
ساعت20:09---22 ارديبهشت 1393
" دلــــم
پُـــر از زخـمـهـایـی سـت کـه قـرار اسـت وقـتـی بـزرگ شـدم فـرامـوشـشـان کـنـم ... ! "
اوهوم قربونت داداش
گر باران ببارد،
باز می آیم درون کوچه ی امید واز ترکیب دستانم برایت چتر میسازم؛ مبادا قطره ای باران، بیازارد نگاه مهربانت را...
سلام دوست خوبم
وبلاگت واقعا قشنگه اینو بدون تعارف میگم درضمن لینک شدی با افتخار
حالا ببینم چی میشه
عالیی sona
ساعت16:27---6 ارديبهشت 1393
یه سوال :
شما چند سالتونه ؟
سلام ، وب قشنگی داری
مطالبشم قشنگ بود فقط همینه فونتش یکم کوچیک بود موفق باشی داداشم
سلام ممنون نظر لطفتونه وبلاگ شمام خیلی مطالبش خوبن
پاسخ ممنونم
پرنده لب تنگ ماهی نشسته بود
با تعجب به ماهی نگاه میکرد با خود میگفت : سقف قفسش که شکسته پس چرا پرواز نمیکند ؟؟؟ !!!
نه خدا نکنه ولی از هرچی پس نامرده بدم میاد مخصوصا اگه اسفندی باشه .... : X
سونا
ساعت11:00---4 ارديبهشت 1393
اره راست میگی
سلام ....
داداش واقعا راست راست میگی .... راستی ممنون که بازم واسم نظر گذاشتی .... بابت گلام ممنونم .... منم چنتا برا خریدم
ممنون گلم نظرلطفته
یک دوست وفادار تجسم حقیقی از جنس آسمانیهاست
اگر پیدا کردی قدرش را بدان پاسخ:توي زمونه كم پيدا ميشه اما با ووفا هاي هستند كه كم نظير اند
وظیفه بود داداشه گلم ....
سلام پست های وبلاگت خیلی قشنگه ...
چقدر دیر آپدیت کردی. امیدوارم موفق باشی پاسخ: ممنونم همينطور شما
وب توهم خوشگله.
بم سربزن حتما. خوشحالم میکنی پاسخ: حتما
سه نفر رو هرگز از دست نده
مردادی ها ، خردادی ها ، بهمنی ها چون دوست واقعی ان.. خیلی قشنگ بود ایول درورد من که خردادی هستم کاملا درسته جالب بود موفق باشی
سلام مرسي از وب قشنگت جالب بود
بازهم بهم سر بزن مرسي پاسخ:حتما
سلام میثم هر دیدی بازدیدی داره مرسی از اینکه به وبلاگ منو عشقم سر زدی خوشحال شدیم,هرروز سر میزنم لطفا پست جدیدی بزار
پاسخ:چشم حتما
فداااااااااااااااااااااااااااا اااااااااااایی داری
پاسخ:قربونت برم اجي
من موافقم .شما لینک شدین من چطور؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مرسی که بهم سرزدی وبلاگت عاااااااااااالی بود
سلام دوست عزیز وبلاگت خیلی خوب بود اگه تونستی به وبلاگ من هم سری بزن
ممنونم پاسخ: سلام سال نو مبارك حتما
سلام دوست عزیز وبلاگت خیلی خوب بود اگه تونستی به وبلاگ من هم سری بزن
ممنونم
سلام دوست عزیز وبلاگت خیلی خوب بود اگه تونستی به وبلاگ من هم سری بزن
ممنونم + نوشته شده در شنبه 1 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 17:53 توسط darknes
مطالب پيشين
|